وقف در لغت ‏به معناى ایستادن، ماندن و آرام گرفتن است.  و در اصطلاح حقوقی حبس عین و مال است و تسبیل منفعت
یعنی  مصرف کردن منافع آن در راه خدا. به گفته برخی فقها وقف عقدى است که ثمره آن حبس اصل و تسبیل منافع است
.  مرحوم شیخ طوسى  تسبیل را در راه خدا قرار دادن معنی می کند . وقف مصادیق  گونه گونی دارد که از جمله صریح ترین آنها می توان به   تهیه آب و آبیارى اراضى کشاورزى و مانند آن  ،  تاسیس کاروانسراها در مسیر کاروانها و قافله‏ها، ایجاد در مانگاهها ، استعانت از  فقرا و مستمندان و احداث مساجد و مدارس و سایر امور عام المنفعه اشاره کرد . فقها و حقوقدانان صیغه وقف   ،  موقوف به (مال به وقف داده شده)  ،  واقف  و  موقوف علیه را از  جمله ارکان وقف می شناسند اما در عقد یا ایقاع بودن آن اندکی دچار تردیدند . به گفته عین  موقوفه  باید داراى چهار شرط باشد:عین باشد و نه دین ، عین معلوم باشد ،  قابلیت تملک داشته باشد و با باقى ماندن عین، قابل انتفاع باشد و نهایتا آنکه  به تصرف دادن آن صحیح باشد.واقف هم باید عاقل، بالغ و  محجور نباشد. موقوف علیهم ( اشخاصی که برای آنها وقف می شود ) هم باید اهلیت تملک داشته باشد و همچنین  شمار آنها  معلوم باشد.

بنابر تواریخ میلادی درچنین روزی در سال 680 میلادی معاویه خلیفه اسلامی در گذشت .معاویه بنیانگذار سلسله اموى ،  فرزند ابى سفیان و  هند دختر عتبة بن ربیعة بن عبد الشمس است  . گفته اند معاویه در سال دهم هجرى مسلمان شد .وی  در زمان خلیفه اول ودوم به منصب حکومتی در  شام منصوب شد و این آغاز حرکت او برای حرکت در مسیر قدرت بود . هنگامی که امام علی ( ع ) به خلافت رسید  معاویه  را از حکومت شام عزل کرد. و معاویه نیز در این مسیر ساز مخالف می نواخت و هر از گاهی جنگی با مولای متقیان به راه می انداخت . در جنگ صفین  که سپاهیان معاویه در مقابل سپاهیان على علیه السلام قرار گرفتند در نهایت امر به حکمیت کشیده شد و نهایتا وی با اتخاذ خدعه ای هم از شکست فیزیکی  دوری جست و هم با روش های مکارانه عمر و عاص نتیجه حکمیت را به نفع خویش تمام کرد . معاویه پس از شهادت حضرت علی( ع )  و امام حسن (ع)  یکه تاز قدرت شد و در این مسیر از هیچ کوششی فرو گذار نکرد .  معاویه در دوران خلافت خود علیه درونمایه  اسلام بر خاست و از اسلام تنها به ظاهر آن بسنده کرد . او در همین دوره دست به انجام فتوحات گسترده ای زد . در سال چهل و نه یا پنجاه ه ق ، سپاهى عظیم بدان سوى گسیل داشت.  سرزمین سودان در آفریقا در این دوره فتح گردید. وی  در سال شصت  هجرى در سن 78 سالگى از دنیا رفت.

در چنین روزی در سال 1980 میلادی کشور زیمبابوه از انگلستان مستقل شد .زیمباوه را پرتقالى‏ها برای نخستین بار در آفریقا کشف کردند . بیشترین افراد این کشور  مسلمانند. اسلام  از طریق مهاجرت مسلمانان زنگبار به سرزمین زیمبابوه راه یافته است .

در چنین روزی در سال 1955 میلادی برای نخستین بار کنفرانس کشور های غیر متعهد در باندونگ تشکیل شد .

در  چنین روزی در سال 1949 میلادی کشور ایرلند استقلال یافت . این کشور پس از یک دوره  مبارزات گسترده میهن پرستان ایرلندی  علیه انگلیسیها به نتیجه رسید و سرانجام ایرلند به استقلال کامل دست یافت .

 در چنین روزی در سال  1940 نظامیان نازی از یک سو به  مرزهای نروژ و از سوی دیگر به  مرزهای دانمارک حمله ور شدند .

در چنین روزی در سال 1923 میلادی لهستان لیتوانی را ضمیمه خود ساخت .

در چنین روزی در سال 1924 میلادی برای نخستین بار د رتاریخ اولین کتاب جدول متقاطع کلمات به همت انتشارات سیمون و شوستر چاپ و منتشر شد .

در چنین روزی درسال 1946 میلادی جامعه ملل سه ماه پس از آغاز فعالیت های سازمان ملل متحد منحل گردید .

در چنین روزی در سال 1948 میلادی دادگاه بین الماللی لاهه در شهر لاهه هلند گشایش یافت . این دادگاه به عنوان نخستین دادگاه بین المللی دارای صلاحیت های خاص خود است که طرفین دعوی در صورت پذیرش و صالح دانستن دادگاه ، پرونده خود را در دادگاه طرح می نمایند .

در چنین روزی در سال  1955 آلبرت اینشتین یکی از  بزرگترین فیزیکدان و ریاضیدان جهان در قرن بیستم دار فانی را وداع گفت . وی در سیزدهم مارس  سال 1879 میلادی در جنوب آلمان دیده به جهان گشود و در زمان  هنگام جنگ جهانی دوم  به آمریکا رفت .  آلبرت انیشتین یکی ازبر جسته ترین دانشمندان در عصر حاضر است . او با ارایه اندیشه و نظریه نسبیت خود در علم فیزیک انقلابی را به پا کرد . وی درسال1905میلادی به تابعیت سوییس درآمد و با انتشارسه مقاله تحولی را علم فیزیک موجب شد .  انیشتین درسال1921میلادی به خاطر تحقیقات گسترده اش  برروی فوتونها و فیزیک نظری  جایزه نوبل را  دررشته فیزیک اخذ کرد . دو کتاب مهم از وی به جای مانده است که عناوین آنها « جهانی که من می بینم » و «مفهوم نسبیت انیشتن»  می باشد. فیزیکدانان قرن نوزدهم، نظریه‏ها را توصیفات‏ طبیعت‏،  تلقى مى‏کردند. فضا ،زمان، جرم، و سایر «کیفیات اولیه‏»  خواص همه اشیاى واقعى‏اند و آنها این امور را به همان منزله تلقی می کردند .اما  اینشتین افزود که تصور کیفیات نخستین اشیا  مستلزم مشخص کردن متغیرهاى کلاسیک «مکان - زمانى‏» است . طبق نظریه نسبیت انیشتین ؛اگر جسمی با سرعت ما ورای نور حرکت کند تمام آن جسم به انرژی تبدیل می شود. وبدون وابستگی به بعد چهارم یعنی زمان به صورت جاودانه باقی می ماند.